ثبت احوال در شناسنامه ام
همه چیز را ثبت کردهï؟½
جز احوالم راï؟½
اس ام اس دل شکسته خیلی غمگین
ثبت احوال در شناسنامه ام
همه چیز را ثبت کردهï؟½
جز احوالم راï؟½
انسانها ناگهان شکسته و پیر نمی شوند
این ماییم که دیر به دیر نگاهشان می کنیمï؟½
نه صبر هست ما را نه دل، نه تاب هجران / مائیم و نیم جانی، آن هم به لب رسیده
اینقد تنها شدم که اگه یه پشه بیاد تو اتاقم، عمرا بزارم بره.
نه صبر ، بی تو از این بیشتر توان کردن / نه غیر ِصبر، علاج دگر توان کردنï؟½
چقدر سخته که یارت از ایرانسل هم بی وفا تر باشهï؟½
وقتی من آن ï؟½مشترک مورد نظرï؟½ نیستم، چه فرقی می کند در دسترس باشم یا نباشمï؟½
همه دم طفل دلم ناله کنان می گرید / صبر بر دوری یاران نتوانَد، چه کند؟
(مهدی سهیلی)
چه تفاوت عمیقی ست
بین تنهایی قبل از نبودنت
و تنهایی بعد از نبودنتï؟½
تا که از جانب معشوق نباشد کِشِشی
کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد
برگشتنت
همانقدر محال است
که خیال میکردم رفتنتï؟½
بیتو چو شمع کردهام گریه و خنده، کار خود
خنده به عهد سست تو، گریه به روزگار خود
اهلی شیرازی
باید همیشه یه کسی منتظر آدم باشهï؟½تنها راه تصادف نکردن اینه
جایت کنون نباشد جز در کنار اغیار
یاد آن زمان، که بی ما جایی نمی نشستی
(مشتاق اصفهانی)
روزم سپری شد به امیدی که شب آید
شب آمد و دیدم به دلم تاب و تب آمد
ای دوست دعا کن من بیچاره مبادا
در حسرت دیدار تو جانم به لب آید
قلبی داری به وسعت هفت دریا و بی نهایت آسمان، شاید بهت حق بدم که دلت برام تنگ نشهï؟½
دلتنگی عین یه جای شکستگی روی عینک آدمه
هر جا نگاه می کنی می بینیش
اسمس دل شکسته:
دیشب شبم به ناله آه و فغان گذشت
یعنی چنانکه میل تو بود، آن چنان گذشت
(یزدان بخش)